Get Started
Home Authors Topics
Loading...

"من جایی بزرگ شدم که، وقتی در بسته می‌شد، پنجره‌ای باز نمی‌شد. تنها چیزی که داشتم شکاف‌ها بودند. من هر کاری می‌کردم تا از این شکاف‌ها عبور کنم - خراشیدن، کندن، گاز گرفتن، هل دادن، خون ریختن. حالا فرصت اینجاست. در به طور کامل باز است، و به اندازه‌ی یک گاراژ "

black heart icon
Translations
English | Chinese | Spanish | Arabic | French | Farsi | Japanese
Share
Surprise me with another quote